تو باشی پیش من


عاشقانه

 

 

میشود یکبار دیگر باتو بودن؟

 

در میان غصه ها شادی نمودن؟

 

میشود از این پریشانی گذشت؟

 

در کنار شادمانی ها نشست؟

 

میشود اما نمیدانم چرا

 

روزگار ماست بی مهر و وفا

 

جای تو غمها نشسته پیش ما

 

تا نباشد روشنی بر کام ها

 

میتوان خندید بر دنیای خود؟

 

یا بر این تاریکی شبهای خود؟

 

میشود در یک بهار بیقرار؟

 

خار و خس آزاد گردد در بهار؟

 

میشود اما ندیدم من بهار

 

تا بروید این گل خشکیده خار

 

میتوان با خنده غمها را ربود؟

 

یا درون قصه پنهانش نمود؟

 

می شود چون طفل بازیگوش بود؟

 

در خیال کودکی مدهوش بود؟

 

میتوان اما جوانی چون رسد

 

خاطرات کودکی پایان رسد

 

می شود این اشک سینه سوز من؟

 

مرحمی باشد برای عشق من؟

 

میشود اما تو باشی پیش من

 

گر نباشی کس نباشد یار من

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در 9 / 12 / 1388برچسب:,ساعت 5:17 بعد از ظهر توسط جواد حمیدی| |


Power By: LoxBlog.Com